سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 2429

  بازدید امروز : 3

  بازدید دیروز : 0

زاپاتا

 
آنکه حکیمی برای رهنمایی نیافت، هلاگ گشت . [امام زین العابدین علیه السلام]
 
نویسنده: zapata ::: یکشنبه 85/8/21::: ساعت 10:39 عصر

 

سلام رفقا

راستش واسه من که خیلی عجیبه !

البته عجیب که نمیشه گفت . خیلی تازگی داره .

رفتیم بدون یاالله و بیخبر سرک کشیدیم توی وبلاگای برو بچ .نکنه خدا سوسکم کنه ؟

اینطور که از ظواهر امر پیداست ملت اینجا همه ( به قول بچه ها) پاستوریزه هستند . همه از یه تیپ خاص .

به نظرم اینجا همه مذهبی تشریف دارند !

ای ولا . دمتون گرم بچه ها .نمردیم و دیدیم یه همچین جایی هم هست که همچین یه دست باشه .

کلا اینطوری فهمیدم :

عموما جماعت وبلاگر اینجا همه مذهبی پیرو بی چون و چرای رهبری و طلبه و جانباز و بسیجی و رزمنده و ... هستند.

راستش من تا حالا با این تعداد همسایه اونم از تیپ یکسان برخورد نداشتم . برام جالبه

خیلی حرف با شما ها دارم . کلی سوال دارم . البته اگه کسی تحویل بگیره !

یادش بخیر...

هی جوونی

یادم میاد سال 39 بود. اون زمونها که ما جوون بودیم وبلاگر و آوازه و شهرتمون عالم گیر بود هر موقع وبلاگر جدیدی بینمون میومد میرفتیم سراغش و یه خوش آمدگویی خشک و خالی حوالش میکردیم .

اما حالا چی ؟؟؟؟

بابا شماها دیگه چرا ؟

شما که مسلمونید اونم از نوع صفر کیلومترش چرا ؟؟؟

خب خوش آمد گویی به یه همسایه جدید هم جزء صله رحم ؟ سله رحم ؟ حساب میشه . نمیشه ؟؟؟

 

ببینم نکنه خدایی نکرده زبونم لال شما هم اسم مسلمونی رو یدک میکشید ؟

نه میدونم که اینطور نیست .

یعنی خدا کنه اینجا مرد عمل وجود داشته باشه .

میدونم که هست

 

اما راستی اگه هست پس چرا همه سرشون توی لاک خودشونه ؟

نکنه واقعا مملکت هیچ خبری نیست ! نکنه درد و بدبختی از مملکت رخت بر بسته ؟ گشنه نداریم ؟ بی پول اما در سن ازدواج نداریم ؟ فساد و فحشا با کف سنی 14 سال نداریم  ؟

 

خب خدا رو شکر که مملکت گل و بلبلمون در امنیت کامل از هر حیث و هر جهت به سر میبره .

قوربون اسمش برم مملکت امام زمانه دیگه !

اینا رو گفتم که آمریکای جنایتکار بدونه که وبلاگ میتونه خیلی مهمتر و پرفایده تر از یه دفتر چه خاطرات باشه . میدونم که میدونید . اما خب منم باید برای شروع از یه جایی از یه دری شروع کنم ؟

 

 

تا بعد ...

 

 


 
نویسنده: zapata ::: جمعه 85/8/19::: ساعت 3:43 عصر

 

سلام و درود به برو بچ وبلاگر

 

بیتی اندر تحویل خودمان :

 همی دانم که آمدم

همی دانم که امدم

آمدم  وه که چه مشتاق و پریشان بودید .

 

*******

اندر احوالاتمان :

 

من که نام شراب از کتاب میشستم        زمانه عاقبت کاتب دکان می فروشم کرد

 

 

تا درودی دیگر .... بابای

 

 

 


 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

درباره خودم


زاپاتا

zapata
معمولی از نوع خلاق
 

حضور و غیاب

 

اشتراک